جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نیزه داری: (تعداد کل: 1)
نیزه داری
[نَ زَ / زِ] (حامص مرکب)عمل و صفت نیزه دار به نیزه مسلح بودن نیزه وری رجوع به نیزه دار شود || نیزه برداری : راضی شده از بزرگواریت دولت به یتاق نیزه داریتنظامی اگر دارد سر خدمتگزاری کند مانند مالک نیزه داری شفیع (از آنندراج).
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.